جدول جو
جدول جو

معنی ابوعبدالله سجزی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوعبدالله سجزی(اَ عَ دِلْ لاه)
سجزی، یکی از مشایخ تصوف در مائۀ سوم، از شاگردان ابوحفص حداد، و شیخ ابوحفص میگفت ابوعبداﷲ شیخ و پیر معنوی ماست، او سفر شام و طرابلس کرده است، و از سخنان اوست: علامهالأولیاء ثلث: تواضع عن رفعه و زهد عن قدره و انصاف عن قوه، نشانۀ دوستان خدای سه باشد فروتنی با وجود بلندی پایگاه و پرهیز با وجود توانائی و داد دادن از خویش با قدرت ترک آن، او را گفتند چرا جامۀ صوفیان نپوشی گفت جامۀ جوانمردان در بر کردن بی فتوت، نشان دوروئی باشد، رجوع به نامۀ دانشوران ج 3 ص 57 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ عَ دِلْ لاه)
سنجری، او راست: الفوائدالحدیبیه، (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
سعدی، ضیاءالدین محمد بن عبدالواحد، مولد او دمشق در 569 هجری قمری اودر طلب حدیث مسافرت مصر و بغداد و اصفهان و همدان ومرو و امکنۀ دیگر کرد و به دمشق بازگشت و به تدریس و تصنیف اشتغال جست، او مؤسس دارالحدیثی است در دمشق که کتب بسیار بر آن وقف کرده است و خود او را نیزتألیفاتی است، وفات وی به 643 هجری قمری بوده است
سعدی، حسین بن عبداﷲ، از محدثین امامیه است و او را از غلات شیعه شمرده اند و نجاشی گوید: احادیث کتب او صحیح است و مصنفات بسیار دارد در حدیث، رجوع به فهرست نجاشی و نیز نامۀ دانشوران ج 2 ص 633 شود
لغت نامه دهخدا